صدای روستای ابره در -Abrehdar

حالا که درحال وهوای محرّم هستید یک سری عکس قدیمی مربوط به دهه 60 در معرض دید شما عزیزان قرار میدهم فکر میکنم این تصاویر  تکراری باشد از این بابت عذر خواهی میکنم امّا با این ماه سنخیّت بسیار خوبی دارد درست و با دقّت به دسته های سینه زنی ، کوچه ها (قبل از اجرا)                                و افرادی که در حسینیه هستند نگاه کنید و گذر زمان را مشاهده نمایید.  صدای روستای ابره در -Abrehdar...

  خداحافظ محرم        خداحافظ تاسوعای عباس ... خداحافظ عاشورای حسین   خداحافظ مشک های پاره پاره   خداحافظ سرهای برنیزه شده   خداحافظ جرعه جرعه تشنگی فرات، لبهای خشکیده   خداحافظ گهواره ی علی اصغر   خداحافظ نیزه ها و شمشیرهای شکسته، صورت های سیلی خورده   خداحافظ اشک های زینب ، دل تب دار و بی امان زینب    خداحافظ صورت سیلی خورده ی رقیه و سکینه   راستی یادتونه 15 روز پیش 11 مهرماه درپستی به محرّم سلام کردیم و گفتیم :   سلام ما به محرّم به ماه دلبر زینب ...   حالا بعد از 15 روز که از این ماه معنوی گذشته چی میتوانیم بگوییم جز یک کلام   خداحافظ محرّم ...  خداحافظ .. صدای روستای ابره در -Abrehdar...

صدای روستای ابره در -Abrehdar...

صدای روستای ابره در -Abrehdar...

سلام ما به محرم، به ماه دلبر زینب به اشك سینه زنانش ، كنار مادر زینب سلام ما به محرم ، به آنكه صاحب آن است به كاروان بهارى ، كه در مسیر خزان است سلام ما به محرم ، به پرچم غم زهرا به گیسوان سفید و ، به قامت خم زهرا سلام ما به محرم ، به ماه تشنگى دل به آن سه ساله بابا نشسته در دل محمل سلام مابه محرم ، به گاهواره اصغر به جسم غرق به خون و ، گلوى پاره اصغر سلام ما به محرم، به ناز اشك اباالفضل به آن دو دست قشنگ و ، به زخم مشك اباالفضل سلام ما به محرم، كه برتر از رمضان است همه شبش شب قدر و، فضیلتش به از آن است   - آقا به پهلوی شسکته مادرت قسم این محرّم دستمان را بگیرتا صدای روستای ابره در -Abrehdar...

    آری بوی مُحَرّم می آید ؛ مثل پرنده ای غریب از التهاب خاکستری ِ آسمان ؛ بوی مُحَرّم می آید ؛  و برف سکوت را با آفتاب عشقی که بر آسمان ِ سینه داریم ، آب می کند صحبت از آب شد راستی کاش سهراب هم اینگونه می گفت آب را گِل نكنید شاید از دور علمدارِ حسین (ع) مَشک طفلان بر دوش ، زَخم و خون بر اندام ، می رسد تا كه از این آب روان ، پر كند مَشك تُهی ، ببرد جُرعه آبی برساند به حَرم ، تا علی اصغر بی شیرِ رباب نفَسَش تازه شود و بخوابد آرام آب را گل نكنید تا که پژمرده نگردد گل یاس  تا که شرمنده نگردد عبّاس تا که شرمنده نگردد ع بّ ا س ............................................ همشهری عزیزم : صدای روستای ابره در -Abrehdar...